عاشق گريه هاتم.....
عسلكم خيلي قشنگ گريه ميكني عزيزم .يكم كه گريه كني و كسي به دادت نرسه يه طوري گريه هات مظلوم ميشه كه دل كافر واست كباب ميشه ولي ماماني خيلي دوست دار م واسه همين چندتا عكسش رو گذاشتم البته بابايي ميگفت نزار به جرم كودك آزاري ميان ميگيرنتبچه گريه كرده گذاشتي ازش عكس گرفتي.
اينجا توي بغلم بودي و من پشت كامپيوتر طبق معمول مشغول سر زدن به ني ني وبلاگ.حساب شيطوني ميكردي و دست به همه وسايل روي ميز از موس و كيبورد و.... .خلاصه يه لحظه گذاشتمت زمين كه اينجوري زدي زير گريه.
البته چند لحظه بيشتر نشد و از اونجايي كه عاشق اينجور گريه كردنتم بغلت كردم و چند تا بوس آبدار محكم
ازت گرفتم .قربونت اون دل كوچولوت بشم كه زود يادت رفت
اينجا هم از خواب بيدار شده بودي .معمولا وقتي بيدار ميشي خيلي سر حالي وبه محض بيدار شدن خودت
شروع ميكني به بازي كردن و كاري نداري كسي پيشت هست يا نه. يه موقعي كه بابا سر كار باشه پيش هم
ميخوابيم طبق روال خودت بعد از نيم ساعت بيدار ميشي شروع به بازي كردن ميكني بعد از يه ساعتي يا
كمتر(بستگي داره كي گرسنه بشي)از اونجايي كه ماماني هنوز خوابه مياي سراغم به مدلهاي مختلف مثلا
كشيدن موهام،دست كشيدن به صورتم ، غر غر كردن، اَ اَ گفتن ،مَمَه گفتم (البته چند وقتيه ديگه نميگي بيشتر بابايي رو تحويل ميگيري و ورد زبونت شده بابا گفتن).بيدارم ميكني.
ولي يه موقع هايي مثل اينجا كه معمولا خواب عصرت ميشه يعني حدود 6-7 .اينجوري بيدار ميشيو دوست داري زود بغلت كنيم و البته يكم نوازش.
وسطش يه نيم نگاهي به تلويزيزيون واصلا يادت ميره كه داري واسه مامان ناز ميكني
و دوباره يادت اومد و شروع كردي
ببخشيد ماماني كه به خاطر عكس گرفتن گذاشتم يكم گريه كني .بجاش واست ميمونه يادگاري
خيلي دوست دارم به اندازه بينهايت