هستي مامان وبابا آرمينا هستي مامان وبابا آرمينا ، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 28 روز سن داره

♥♥♥آرمينا جونمي♥♥♥

بي تابي هات.........

1392/9/1 22:45
نویسنده : مامان مريم
203 بازدید
اشتراک گذاری

 

ماجرا برميگرده به يه روز بعد از اينكه از دزفول اومديم بابا عصر كار بود .

اون روز تا شب كه خوابيدي خيلي بي تابي ميكردي و همش توي بغلم بودي و باز هم آروم نميشدي.

ما فكر كرديم از عوارض تنها شدنته. اخه چند روزي دورت شلوغ بود. ب

بخشيد مامان جونم كلي هم بهت غر زدم كه چرا اذيتم ميكني.

ا دو روز پيش كه داشتي گريه ميكردي متوجه شدم دندوناي تخت دو طرفت هر كدوم اندازه يه نخود باد كرده .خيلي ترسيدم به بابايي گفتم فكر نكم عادي باشه كه اينقدر باد كرده باشه ،فكر كنم آبسه كرده.

الهي بميرم مامان دستت يه سره توي دهنته .يه انگشت اينور و يه انگشت طرف ديگه روي دندونت  محكم فشار ميدي كه قرچ قرچ صدا ميده.واقعا دلم ميسوزه .تا اينجا داشته باش تا بقيش رو بگم .

خلاصه اينكه همونطوري كه قبلا واست گفتم ماشينمون رو فروختيم و دوماهي ميشه كه شرايطمون خيلي سخته و بي ماشيني حسابي اذيتمون كرده.(ولي داره تموم ميشه دو سه روز آينده ماشين جديدمون مياد.....اميدوارم).

خلاصه واسه اين گفتم كه از زماني كه ماشين نداريم نتونستم پيش دكتر خودت ببرمت و من هم هيچ دكتر غير از دكتر خودت رو قبول ندارم .توي سرما خوردگيت از سفر قبليمون (همون باري كه اسهال گرفته بودي و پات شديد سوخته بود)برديمت پيش يه دكتر كه نزديكمون بود كارش بد نبود پمادي كه داد بد از دوروز پات خوب خوب شد.دو روز پيش باز واسه خاطر سرما خوردگيت كه از جمعه پيش گرفتارش شدي رفتيم پيشش.

اول اينكه اصلا  شربت سرما خوردگي  نداد .شربت ديفن هيدرامين و سفالكسي  و استامينوفن داد.نظر دكتر اين بود كه دندونت يكم آبسه كرده ويكم عفونت داره.شربت سفالكسي رو به خاطر اون داد. نميدونم تشخيصش درست

بود يا نه.شايد هم من زيادي روي اين دكتر حساسم .آخه خيلي بدم اومد اولين دكتري بود كه وقتي خواست گلوي آرمينا رو معاينه كنه اينقدر بد چوب رو توي دهن بچم كرد كه گريش رو دراورد.

خلاصه اينكه توي اين دوروز خوب نشدي .ولي استامينوفن خيلي آرومت ميكنه و ديگه بي تابي نميكني.امروز صبح استامينوفن ندادم گفتم شايد ضرر داشته باشه آخه دو روز هر 8 ساعته دادم .ولي ديدم انگار باز اذيت بودي و دوباره بهونه گيري ميكردي.

ظهر دادم خوردي كه شكر خدا امروز كه بابا دوباره عصر كاره خوب بودي .كلي بازي كرديم دوساعتي با هم خوابيديم . حالا 10دقيقه اي ميشه كه خوابيدي.

ولي يه مشكلي ديگه پيش اومده .از امروز (خيلي ببخشيد)يكم شكمت راون شده و فكر كنم 6 باري پي پي كردي .بابا ميگه به خاطر شربت سفلاكسينه شكم رو راون ميكنه.امروز ديگه ندادم و قطعش كردم. با اينكه مرتب چك ميكنم دوباره يكم پشتت قرمز شده الان هم خيلي ناراحتم و اعصابم خورده.ميترسم مثل دفعه قبل بشي.اون دفعه خيلي اذيت شدي.نميدونم چكار كنم .

دوستاي عزيزم واسه آرمينا دعا كنيد مثل دفعه قبل نشه.لطفا اگه تجربه اين از شربت سفالكسي داريد بهم بگيد واقعا وضعيت شكمش واسه خاطر شربته و يا دندوناشه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (4)

ساراکوچولو
2 آذر 92 9:31
خدابد نده عزیزم...من الان یک هفته کامل میشه که به سارا به خاطر سینه چرکیش که به تجویز دکترش سفالیکسم میدم ولی شکمش روان نشده ...به نظرم به خاطر درآوردن دندونهاش باشه چون سارا جون هروقت بخواد دندون جدید دربیاره یک دوروزی شکمش حسابی کار میکنه واتفاقا هفته پیش دوتادندون انتهای لثه بالایی درآورد که نمیدونم چی بهش میگن ویک روز حسابی شکمش کار کرد...امان از دست مریضی ونبود دکتر درست وحسابی...من سارا همیشه پیش یک دکترخارجی میبردم که الان دوهفته میشه رفته کشورش واسه ادامه تحصیل واعصابم خوردشده بدجور حتی یادم رفت ازش ایمیلش بگیرم ...امیدوارم هرچه زودترخوب بشه دخمل نازم آرمینا
مامان مريم
پاسخ
مرسي عزيزم اميدوارم هرچي زودتر خوب بشه خودم هم به اين نتيجه رسيدم شكمش به خاطر دندوناش اينجوري شده.امروز هم متوجه شديم دندون تختاي بالاييش هم متورم و كبود و خون مرده شده خيلي واسش ناراحتم
ساراکوچولو
2 آذر 92 9:37
عزیز منظورم از قرار مجازی این بود که در اسرع وقت از طریق یاهو چت سارا وآرمینا جون روبرو هم بزاریم تا با وبکم همدیگر ببینم وعرض سلام وادب کنن وگزارشی هم از ملاقات در وبلاگشون بزاریم...آخه عادت دارم همیشه وقتی دارم وبلاگ دوستان نی نی وبلاگیمون میخونم سارا میزارم تو بغلم بهش نشون میدم کهمثلا مامانی این دوستت آرمیناجونه بهش سلام کن ویا این هم مه سماجونه واون هم میگه نی نی ....مطمعنم باعث میشه تا دخترم بیشتر دوستاش بشناسه وبیشتر چیز بفهمه...البته اگر مایلی واز این ایده خوشت میاد ودرآینده میتونیم با دوست مشترکمون حسناجونی یک قرار ملاقات بزاریم آخه اون چابهاره وماهم ایرانشهر وشما رونمیدونم کجایید...منتظر جوابتون هستم
مامان مريم
پاسخ
ماماني جون ما كه دسترسي به وبكم نداريم وگرنه خوشحال ميشدم آخه كامپيوتر ما لب تاپ نيست. در مورد قرار ملاقات هم بگم كه مااراك زندگي ميكنيم
الهام مامان علیرضا
2 آذر 92 22:27
عزیزم ایشالا ماشین جدید به زودی بیاد و راحت شید من استفاده نکردم از این شربت ولی روون شدن شکم مربوط به دندون هاست به احتمال زیاد موادیه که باید از بدن خارج بشه وگرنه درد سر میشه نگران نباش بهتر که این طوری از بدنش خارج بشه فقط مایعات زیاد بهش بده تا جبران آب از دست رفته رو بکنه کم کم دستت میاد من هم پارسال با هر بار مریض شدن علیرضا خیلی اذیت می شدم ولی تازگی ها خیلی بهتر شدم مثلا این بار که اسهال استفراغ شد دیگه دکتر نبردمش آخه هر دفعه یه آمپول می زنند که استفراغ خوب شه ولی با این کار معده رو جمع می کنند و تا دو هفته بچه اشتها نداره. این بار دارم مرتب مایعات می دم تا جبران آب از دست رفته رو بکنه تا دوره اش بگذره ایشالا به زودی خوب میشه. من از عوض کردنِ دکتر تجربه های خوبی دارم وقتی غرب تهران بودم همیشه پیش یه دکتر می رفتم و فکر می کردم اون بهترینه ولی از وقتی اومدم شرق و ازش دور شدم با بردن علیرضا پیش بقیه دکترها، با نظرات دکترهای دیگه هم آشنا شدم و متوجه شدم اون بهترین نیست
مامان مريم
پاسخ
مرسي عزيزم از اطلاعاتت.من واسه اين خيلي از اسهال شدن آرمينا ناراحتم كه باعث ميشه پشتش بسوزه .الهي بميرم امروز خيلي بدتر شده.پماد ميزنم اثري نداره. .در مورد دكتر هم شايد نظرت درست باشه ولي اين دكتره كه رفتم اصلا خوب نبود
مامان نونا
3 آذر 92 3:05
امیدوارم لثه ی آرمینا تا الان خوب شده باشه اینجور مواقع شرایطتو درک میکنم اما پیش یه دکتر دیگه هم ببر خیالت راحت شه.اسهال مال دندونشه اما رایان منم موقع دندون درآوردن یبار گوشش عفونت کرد.کلا سر دندونای عقب خیلی اذیت میشن
مامان مريم
پاسخ
حتما در اولين فرصت اينكار رو ميكنم واقعا گناه دارن خيلي اذيت ميشن