هستي مامان وبابا آرمينا هستي مامان وبابا آرمينا ، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 25 روز سن داره

♥♥♥آرمينا جونمي♥♥♥

كار هاي تازه....

1392/9/1 23:07
نویسنده : مامان مريم
186 بازدید
اشتراک گذاری

آرميناي 15 ماهه و 12 روزه

اومدم يكم از كارات بگم .

عسلم شيرينتر از عسل شدي. و البته حسابي شيطون.

هنوز بطور مستقل راه نميري ولي روي پاهات ميموني و تعادلت رو حفظ ميكني و اگه حواست نباشه يكي دو قدم مياي جلو.آخه وقتي تشويقت ميكنيم ميخندي و ميشيني .

از همه چيزبالا ميري.از جمله مبل بيشتر جات روي مبله اينجوري...

ديگه وقتي ميرم توي آشپزخونه دنبالم نميايي

ميري روي مبل و از اونجا صدام ميرني و كلي دالي بازي ميكنيم.

همه چيزهايي كه دم دستت باشه ميندازي اينور اونور.نمونه كارت امروز گوشي بابا ،باطري گوشيش،كنترل تلويزيون رو از پشت مبل پيدا كرديم.

و همينطور اينجا كه پاكت پفيلا رو ريختي و شروع كردي به خوردن

اين روروئك چوبي رو باباجون از بازار قديم دزفول واست خريد كه زود راه بيافتي

تا چند روز پيش خودت بلند ميشدي و راه ميرفتي .

مستقيم ميرفتي وقتي به ديوار يا مبل ميرسيدي يكم تكون تكونش ميدادي و راهت كه باز ميشد دوباره ادامه ميدادي.

ولي حالا هر كاري ميكنيم ديگه باهاش راه نميري .

داري سعي ميكني بدون كمك بلند بشي .يكنم بلند ميشي ولي هنوز زانوهات صاف نشده ميافتي .جالب اينه كه خيلي دوست داري و وقتي ميافتي غش غش ميخندي.معلومه كه خودت خسته شدي و دوست داري زود راه بري.

به اين حالت  هم دالي بازي ميكني 

دخمل ورزشكارم

وقتي ميگم آرمينا رو بوس كن .دستت رو ميزاري جلوي دهنت  و ميگي :پفـــــــــــــــــــــ.

ميگم مامان رو بوس كن .مياي مياي روي صورتم و ميگي :پفــــــــــــــ.

واي عاشق اينكارتم خيلي بامزه بوس ميكني .

اينجا هم گفتم آرمينا رو ببوس اينجوري كردي:

ميگم آرمينا موهات  كو ؟موهات رو نشونم ميدي

ميگم آرمينا موهات رو شونه كن.دستت رو به حالت شونه زدن ميكشي رو موهات.

ميگم آرمينا لباست كو ؟پيراهنت رو ميكشي و نشونم ميدي.

ميگم آرمينا پات كو ؟پاي چپت رو مياري بالا.

ميگم آرمينا دستت كو؟دست ميزني

ميگم بابا كو ؟اگه خونه نباشه در رو نشونم ميدي (يعني اينكه رفته بيرون ونيست).

وقتي شير ميخواي دست ميزاري روي سينت و ميگي اَم اَم.

خيلي قشنگ توپ بازي ميكني و خيلي دوست داري توپ رو پرت ميكني براي ما تا ماهم واست بندازيم.

اينجا يه تكه از اسباب بازيهات رو ديده بودي بين مبلها و رفتي كه درش بياري اينجوري...

كنترل كولر رو ميشناسي وقتي ميشيني رو ميز اينجوري ميگيري به سمتش

يه بار كه واست بلال درست كردم به شيوه جديدي ميخوردي .اينجوري...

يه بار اينجوري مچت رو گرفتم....

فكر كنم فعلا كافي باشه باي باي دختر قشنگم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان نونا
17 آبان 92 2:53
آرمینا شیرينتر از عسل شدی
رورواکش چقدر بامزس.


الهام مامان علیرضا
17 آبان 92 9:44
فدای آرمینای نازم که تلاش می کنه راه بره

عزیزم ایشالا به زودی راه می افتی و یه لشکر آدم هم به پات نمی رسند



خدانكنه الهام جون دقيقا همينطوره كه ميگي
خاله کمیل و کیان
18 آبان 92 14:42
به به چه پست قشنگی واااااااای چه عکسای نازی داااااااالی ارمینا . معلومه خیلی شیرین شده قربونت برم با این بوسات .خندم گرفت بلال خوردنتو دیدم


واي لطف داري خاله جون بله خاله اين راه بلال خوردن رو خودم كشف كردم خوبـــــــــــــــــه نه