انگور خوري...
ديروز يه قسمتي از انگورهاي حياطمون رو چيديم كه نشستي
وسطشون و شروع كردي
به دونه چيدن و خوردن .البته خوردن كه نه .ميزاشتي توي دهنت و
مينداختي زمين.
البته بايد خيلي زود بقيه رو بچينيم چونكه زنبورها و گنجشكها امدن سراغشون و
حسابي حياط رو پر از دونه هاي انگور كردن.
بابا يه بطري واست آب گرفت كه به خاطر شيرينيش خيلي دوست داري.
جاي همه دوستان خالي
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی