يه آب تني حسابي
امروز با بابايي برديمت حمام .خيلي خوشحال بودي و يه دل
سير آب بازي كردي
و يه دل سير هم آبخوردي.
البته اين دومين باري كه ميبريمت حمام و حسابي آب بازي
كردي
.ولي اون سري نشد ازت عكس بگيرم .
(راستي دوربين دستمون رسيد و شكر خدا سالمه).
ديگه هيچي نميگم فقط عكسات رو ميزارم.
به دليل اينكه عكسا زيادن لطفا بياييد ادامه مطلب
اينجا بابا آب رو گرفت توي صورتت كه اين قيافه اي شدي
خانواده اردك هات رو هم اوردي كه حمام بدي و حسابي سرشون رو
زير آب ميكردي
آرمينا خانم بعد از حمام
با چه كارهايي موفق شدم سرگرمت كنم تا موها و بدنت رو با سشوار
خشك كنم
آخه ميخواستي ازم بگيري تا باهاش بازي كني .
نميدونم توي اين سشوار چي ديدي كه اينقدر دوسش داري
(كلاه مامانه كه سرت كردم )
و بعد از همه شيطنت ها يه خواب ناز
راستي يه هفته اي نيستي. فردا صبح سه تايي ميريم مسافرت به
شهر تبريز .
زود ميام با يه عالمه عكس از سفرمون.