هستي مامان وبابا آرمينا هستي مامان وبابا آرمينا ، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 6 روز سن داره

♥♥♥آرمينا جونمي♥♥♥

دختر عمو روزژانت آسمونی شد.

1393/5/28 16:26
نویسنده : مامان مريم
381 بازدید
اشتراک گذاری

آرمینا 2 سال و 25 روزه.

 

دختر عمو روژان ما رو ترک کرد و رفت.

 

مامان و باباش رو ترک کرد و رفت .

 

و برای همیشه داغی بردل مامان و باباش گذاشت.

 

نمیدونم شاید تو آسمون و پیش خدا رو بیشتر دوست داشت.

 

ولی مامانش چه کنه با غمی که همیشه توی دلش میمونه .

 

خدایا یعنی روژان کوچولو این همه پیشت عزیز بود که زود بردیش.

 

روژان فقط 46 روزه بود .

 

46 روز بود که دنیای عمو و زن عموت رو پر ازشادی و خوشبختی کرد ولی

 

زود پر کشید و رفت.

 

توی سفر قبلی که رفتیم خوزستان برای اولین بار دختر عموت رو دیدی

 

.اولین باری بود که یه نی نی کوچولو میدیدی.خیلی ذوق کرده بودی

 

نمیدونستی چکار کنی یه بار میگفتی بهش ام بدم.یه بار میخواستی

 

ازسر جاش بلندش کنی و بغلش کنی.

 

فکر میکردی عروسکته.اون شب همه ما

 

میگفتیم بزرگترکه بشه هم بازی میشه واسه آرمینا غافل از اینکه

 

نمیدونستیم سرنوشت برای روژان کوچولو چی رقم زده بود.

 

 

 

میدونم که الان توبهشتی بااینکه دیدار ما کوتاه بود

ولی همیشه در یاد مامیمونی.

 

روژان به دلیل گریه های زیاد و بی امان به بیمارستان میرسونند و معلوم

 

میشه که  شیر وارد شش  اش شده بود و اونکه نتونسته بود تحمل کنه و

 

هیچ کاری ازدست دکترها بر نیومده بودو مامان و باباش رو ترک کرد.

 

ما امروز راهی خوزستان میشیم تا روژان کوچولو رو رو کنار پدر بزرگتون به

 

خاک بسپاریم تا برای همیشه آرام بگیرد.

 

برای آرامش دل مامان و باباش

 

دعا کنید

پسندها (3)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (9)

مامان دلارام
28 مرداد 93 20:13
سلام مریم جون واقعا نمیدونم چی بگم .خیلی ناراحت شدم .درد خیلی سنگینیه .خدا به پدر و مادرش صبر بده .
مامان مريم
پاسخ
ممنونم زهرا جون از همدردیت.
الهام مامان علیرضا
2 شهریور 93 22:39
وای چقدر ناراحت کننده خدا به پدر و مادرش صبر بده کار خوبی کردی رفتی برای همدردی مریم جون ایشالا هیچوقت غم نبینید
مامان مريم
پاسخ
مرسی عزیزم بله خیلی سخته.منم همش دعا میکنم خدا به پدر و مادرش صبر بده.
مامان زهره
8 شهریور 93 1:21
سلام عزیزم فقط براتون آرزوی صبر میکنم خصوصا برای پدر و مادر عزیزش که واقعا دردناکترین درد دنیا رو تجربه کردن
مامان مريم
پاسخ
ممنونم زهره جون عزیزم
مریم
9 شهریور 93 21:52
سلام وبلاگ خوبی دارید مطلب خوندم خیلی ناراحت شدم خدا صبرشون بده سوالی که داشتم این بود از طریق گوشی چطور عکس روی وبلاگ گذاشتی منم میخوااااااااااااام اگر لطف کنی خوب توضیح بدی ممنون میشم
مامان مريم
پاسخ
مرسی مریم جون.عزیزم من خودم دنبال برنامهای مناسب هستم که بتونم رو گوشی حجم عکس رو کم کنم.پیدار کردم چشم بهت میگم
مامان پارسا و پوریا
10 شهریور 93 16:09
خیلی سخته
مامان مريم
پاسخ
بله خیلی سخته
مات سارا
16 شهریور 93 11:11
سلام گلم...قلبم باشنيدن اين خبربدجورشكست...انشالله خداوند به پدرومادرش صبربزرگي عطا كنه...تشليت ميگم
مامان مريم
پاسخ
ممنونم عزیزم.
مامان مهدیه
24 شهریور 93 0:54
سلام مریم جون، خوبی عزیزم؟ ارمیتا جون خوبه؟ خیلی ناراحت شدم، خدا به پدر و مادرش صبر بده واقعا خیلی سخته وخدا تمام بچه های دنیا رو برای پدر و مادر شون حفظ کنه.
مامان مريم
پاسخ
مهدیه جون ممنونم از همدردیت عزیزم
مامانی رایان
11 مهر 93 0:42
از صمیم قلب به شما و خانواده این نوگل از دست رفته تسلیت میگویم.امیدوارم خدای بزرگ به مادر و پدر این فرشته آسمانی صبر عطا کند. واقعا از شنیدن این خبر متاثر شدم و با دیدن چهره زیبا و دلنشین روژان کوچک قلبم شکست.
مامان مريم
پاسخ
مرسی عزیزم از همدردیت
محسن میثمی
3 آبان 93 7:49
آسمانی بود و در این خاکدان جایش نبود، بیقراری، بی قراری کرد و رفت... روژان کوچولو اگه دزفولیه، دختر دختر پسر عموی منم بود. امیدوارم خدا دل مامان و باباشو با بچه های جدید آروم کنه.
مامان مريم
پاسخ
واقعا آسمونی بود و اینجا جاش نبود.واقعــــــــــا.یعنی ما فامیل شدیمانشالله که همینطور باشه و خدا زود یه نی نی سالم و خوب بهشون بده