هستي مامان وبابا آرمينا هستي مامان وبابا آرمينا ، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 3 روز سن داره

♥♥♥آرمينا جونمي♥♥♥

پاییخت گردی....

1393/2/14 17:44
نویسنده : مامان مريم
524 بازدید
اشتراک گذاری

دوشنبه هفته قبل در فرصتی که پیش اومد سفر چهار روزه ای به تهران داشتیم .هم تهران گردی و هم خرید.اول که بگم خیلی نگران بودم اذیت  و یا خسته بشی  ولی در اینجوری نشد.توی بازار وقتی خسته میشدی میزاشتم یکم راه بری و بازی کنی .البته بیشتر بغل من و بابا بودی و از این بابت حسابی کیفور بودیخندونک

یه چیز تعریف کنم ، بیشتر مسیرها رو با مترو میرفتیم . وقتی که سوار پله برقی یا مترو میشدیم ما فقط منتظر میشدیم که قیافه اینجوریت رو ببینیم.خندونکخیلی باحال بود مخصوصا پله برقی غش غش میخندیدی.البته شهر خودمون هم که سوار میشیم همین حالت رو داری.یه چیز بگم این حالتتخندونکشامل مواقعی که توی آسانسور هستیم نیز شامل میشهخنده

خودم که خرید نکردم بیشتر برای تو لباس خریدم و یکم چیزای دیگه.وحالا بگم از تهران گردی.

یک روز عصر تا شب رفتیم برج میلاد.حسابی برای خودت دویدی و به همه جا سرک کشیدی عکس ها رو ببینیم....

نمایی از برج میلاد در شب

نمایی از تهران در شب

ماشین ها رو دیده بودی و یه ذوقی کرده بودی که نگو ولی کسی نبود که سوارت کنم و دور بخوری.همینجوری نشوندمت توی ماشین .همش میگفتی که دورت بدم. خیلی دوست داشتی آخرش که پیاده نمیشدی به یه عالمه کلک و وعده وعید پیادت کردم.

جای دیگه ای که رفتیم کاخ سعد آباد بود.

باغ بسیار زیبا و درختان سر به فلک کشیده واینقدر پیاده روی داشت که دیگه نا و نفس نداشتیم ولی هوا خیلی عالی و خوب بود.توی کاخها که عکس گرفتن ممنوع بود و همه عکسات از مناظر باغ هست.

آرمینا و بابا

دختر خسته منچشمک

اینجا رفته بودیم پارک

اگر چه سفر کوتاه بود ولی خوش گذشت .اگر امام رضا ما را بطلبد پنجشنبه عازم مشهد هستیم.اولین سفر سه نفرمون به مشهد .فعلا بای بایبای بایبای بایبای بای

پسندها (3)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (5)

شهناز
14 اردیبهشت 93 19:20
الهی چقد نازه ایشالله خدا حفظش کنه به من هم سری بزن عزیزم
مامان مريم
پاسخ
نظر لطف شماست حتما میام پیشتون ممنون از اینکه به ما سرزدید
مامان پارسا و پوریا
16 اردیبهشت 93 22:04
همیشه خوش باشید. و سفر بی خطر.زیارت قبول
مامان مريم
پاسخ
ممنونم عزیزم مرسی از لطفت
الهام مامان علیرضا
18 اردیبهشت 93 14:12
عزیزم خوشحالم که بهتون خوش گذشته خوب خواهر خبر میدادی می اومدی پیش ما ما هم خوشحال می شدیم و با شما تو تهران گردی همراه می شدیم اتفاقا همین جا که از آرمینا جون تو برج میلاد عکس انداختی علیرضا هم یه عکس داره سفر بی خطر عزیزم. التماس دعا
مامان مريم
پاسخ
مرسی از لطفت عزیزم آخه نمیخواستم مزاحم شما بشم مرسی دوست خوبم.
نیرا
13 خرداد 93 16:22
معلومه به ارمینا جونی، حسابی خوش گذشته امیدوارم همیشه لباش خندون باشه این خانوم کوچولوی ناز
مامان مريم
پاسخ
بله حسابی خوش گذشته جای شما خالی مرسی عزیزم.
مامانی رایان
21 خرداد 93 3:48
خوشحالم به شما هم گردش در برج زیبای میلاد خوش گذشته.خوشم میاد آرمینا خودش دوست داره اینجور جاها راه بره .رایان همش میگفت بقلم کن حسابی خستم کرد
مامان مريم
پاسخ
مرسی عزیزم .بله بیشتر دوست داشت خودش راه بره تا به همه جا سرک بکشههیچکی به گرد پاش نمیرسیدبوووووس برای رایان جون