شیرینکاریهای و شیطنتها.......
آرمینا 18 ماه و 17وزه
سلام عزیز دلم که خیلی شیرین و شیطون شدی.والبته خیلی دانا و باهوش تر شدی.
تازگیها دوست داری بشینی توی فرغونت اینجوری
حرکات آکروباتیک.
اینجوری میکنی و از اون زیر با ما دالی بازی میکنی ما هم باید سرمون رو بیاریم پایین و بگیم دالی......
بقیه عکسها ادامه مطلب.....
یه بار لواشک پذیرایی از توی کابینت برداشته بودی صدات رو نبود دیدم رفتی نشستی جلوی تلویزیون . بازش کردی و داری میخوری
خیلی دوست داری لباسهای ما رو بپوشی.مخصوصا کلاه بابایی رو.واینجا گیر داده بودی که سویشرت بابا رو تنت کنی که اینجوری شدی.
هه هه شبیه به داروغه شده بودی
علاقه زیادی هم به کاور وسایل آشپزخونه داری و باهاشون اینجوری بازی میکنی....
عروسک نی نی رو که خیلی دوستش داری سوار فرغونت میکنی و دورش میدی و میبریش دَ دَر
بعد از اینکه حسابی توی خونه دورش دادی پیادش کردی
میخواستی خودت سوار بشی
ماست خوری....
داشتم بهت غذا میدادم که انگشتت رفت توی کاسه ماست.مخواستم جایی نمالونیش انگشتت رو گذاشتم توی دهنت و گفتم بخورش..من رو میگی چه اشتباهی کردم چونکه خوشت اومد و میخواستی همچنان با دست ماست بخوری.بالاخره راضیت کردم با قاشق بخوری که تا آخرش رو نوش جون کردی البته نصفش سهم شلوار و بلوزت شد.
یه چیزی بگم اگه دقت کردی باشی توی عکس قاشق رو با دست چپ گرفتی .میدادم دست راستت میگرفتیش و میدادیش به دست چپت.بله مدتهاست متوجه شدم که چپ دست هستی .حتی خودکار یا مدادت رو وقتی خط خطی میکنی با دست چپت میگیری.البته ترجیح میدادم راست دست باشی به خاطر مشکلاتی که ممکنه توی مدرسه برات پیش بیاد ولی چه میشه کرد.....
و در آخر آرمینا و چند تا از عروسکهاش که تازگیها بهشون علاقه من شده.اینها عروسکهایی هستند که توی تختتن ولی تا الان اصلا بهشون توجه نمیکردی اصلا انگاری تا حالا ندیدیشون ولی چند روزیه میری پیش تختت و میگی میخوامشون.